بادرودامسال جشنواره انار ندارد
امسال برنامه جشنواره انار در بادرود برگزار نمی شود .بنا به اطلاعات واصله از سوی مسئولین اجرائی ستاد برگزاری جشنواره انار بادرود امسال سومین جشنواره انار در بادرود برگزار نمی شود .دبیر اجرائی این جشنواره بااعلام این مطلب اذعان داشت از آنجا که بعلت سرمای شدید ویخ زدگی دی ماه سال گذشته کلیه درخت انار در بخش بادرود از بین رفت بالتبع این جشنواره امسال اجراء نمی گردد .ذبیح اله صولتیان گفت در صدد هستیم در صورت امکان در حد یک همایش شعر وموسیقی در آّبان ماه باحضور برخی از مدعوین محلی یاد وخاطره یک میلیون درخت انار خشک شده بادرود را زنده نگه داریم . این همایش در صورت اجراء بصورت محدود وبدون حضور میهمانان خارج از شهر دریک شب ودر یکی از منازل قدیمی برپا خواهد شد وسعی بر آن داریم تا حادثه تلخ خشک شدن کلیه اشجار انار این شهر را به گوش مسئولین محترم مرتبط گوشزد نموده تا بلکه بخشی از خسارت وارده به کشاورزان از طریق مساعدتهای دولتی جبران گردد . وی گفت باتأسف برغم گذشت 9 ماه از این واقعه ی تلخ تاکنون حتی یک ریال به کشاورزان وباغداران انار بادرود اختصاص داده نشده است وپیگیریهای مسئولین محلی تاکنون بی نتیجه مانده است .
یادآوری میگردد جشنواره انار از دوسال پیش درآبان ماه با جلوه ی بسیار زیبا وخاصی برگزار میگردید.بادرود دارای بیش از یک میلیون درخت انار بود که بر اثر سرمای شدید 17 دی ماه سال 1386 کلیه باغات انار این شهر از بین رفتند .درختان انار حداقل تا 4 سال دیگر رشد مجدد نموده ودوباره انارستانهای این شهر درحال شکل گرفتن هستند.
جشن مهرگان
واژه مهر پیمان و دوستی معنی میدهد . در ایران باستان ، جشن مهرگان پس از نوروز دارای اهمیت ویژهای بود . دلیل آن این است که هر دو آغاز فصلهای سال را نوید میدادند .
نوروز آغاز تابستان و مهرگان آغاز زمستان را به هر ماه میآوردند زیرا در آن زمان سال به دو فصل تقسیم شده بود . فصل اول ، تابستان بود که از جشن نوروز شروع میشد و هفت ماه ادامه داشت . جشن مهرگان که از روز مهر شروع میشد تا شش روز پس از آن ادامه مییافت و جشن شادی بر پا میشد . انگیزهای که به پیدایش جشن مهرگان در تاریخ ایران نسبت میدهند پیروزی ایرانیان بر ضحاک ستمگر ، به رهبری کاوه آهنگر است که او را در بند آوردند و فریدون را به عنوان رهبر خود برگزیدند . این جشن در روز 10 مهر ، روزی که نام روز و ماه یکی بود جشن گرفته میشد و مانند نوروز سه جنبه نجومی ( طبیعی ) ، تاریخی و دینی داشت .
از نظر نجومی ، مهرگان چند روز پس از اعتدال پاییزی جشن گرفته میشد . ( اعتدال پاییزی اول مهر صورت میگیرد ) . و جشن برداشت محصولات کشاورزی است .
از نظر تاریخی ، در این روز نیروی داد و راستی به سرکردگی کاوه آهنگر بر ارتش دروغ و ستمگری آژی دهاک ( ضحاک) پیروز شد و فریدون به شاهی رسید . مبارزه راستی و دروغ ، داد و ستم در ایران ریشه دینی دارد و همه جشنهای ملی هم به گونهای این مبارزه و پیروزی نهایی حق بر نا حق را نشان میدهد . ولی ، در تاریخ مهرگان این جنبه درخشندگی ویژه را دارد .
از نظر دینی ، در فرهنگ ایرانی مهر یا میترا به معنای فروغ خورشید و مهر و دوستی است . همچنین مهر نگهبان پیمان و هشدار دهنده به پیمان شکنان است .
هم اکنون زرتشتیان در روز مهر از ماه مهر به آتشکده و نیایشگاه میروند . با تهیه خوراکهای سنتی از یکدیگر پذیرایی میکنند و با نیایش و برنامههای فرهنگی مانند سخنرانیهای ملی و آیینی سرود ، شعر و دکلمه جشن مهرگان را با شادی بر پا میدارند .
++++++++++++++++
مهر روز از مهرماه برابر با شانزدهم مهرماه در گاهشماری ایرانی
“میستاییم مهرِ دارندهی دشتهای پهناور را، او که به همهی سرزمینهای ایرانی، خانمانی پُر از آشتی، پُر از آرامی و پُر از شادی میبخشد.”
«اوستا - مهریَشت»
«جشن مهرگان» که در گذشته آنرا «میتراکانا یا متراکانا (Metrakana)» مینامیدند و در نخستین روز از پاییز برگزار میشد، پس از نوروز بزرگترین جشن ایرانی و هندی است در ستایش ایزد «میثرَه» یا «میترا» و بعدها «مهر» که از مهرروز آغاز شده تا رام روز به اندازهی شش روز ادامه دارد.سنگنگاره میترا - در نمرود داغ، آناتولی خاوری - سده یکم پیش از میلاد سنگنگارهی میترا در نمرود داغ، آناتولی خاوری سده یکم پیش از میلاد«مهریشت» نام بخش بزرگی در اوستا است که در بزرگداشت و ستایش این ایزد بزرگ و کهن ایرانی سروده شده است.
مهر یشت، دهمین یشت اوستا است و همچون فروردین یشت، از کهنترین بخشهای اوستا بشمار میآید. مهر یشت از نگاه اشارههای نجومی و باورهای کیهانی از مهمترین و نابترین بخشهای اوستا است و کهنترین سند در بارهی آگاهی ایرانیان از کروی بودن زمین، بند 95 همین یشت میباشد. از مهر یشت تا به امروز 69 بند کهن و 77 بند افزوده شده از دوران ساسانیان، به جا مانده است.
روز آغاز جشن مهرگان، مهرگان همگانی (عامه) و روز انجام، مهرگان ویژه (خاصه) نام دارد. همانطور که میدانیم در گاهشماری باستانی ایران، سال به دو پاره (فصل) بخش میشد، تابستان (هَمَ - Hama) هفت ماهه و زمستان (زَیَنَ Zayana) پنج ماهه، که جشن نوروز جشن آغاز تابستان و مهرگان جشن آغاز زمستان بود و از این رو این دو جشن با هم برابری میکردهاند.زادن خورشید در روز نخست مهر ماه در برج رادکان برج رادکان - برج رادک خواجه نصیر توسیآنچنان که ابوریحان بیرونی در «آثارالباقیه» از زبان «سلمان فارسی» آورده است: «… ما در عهد زرتشتی بودن میگفتیم، خداوند برای زینت بندگان خود یاقوت را در نوروز و زبرجد را در مهرگان بیرون آورد و فضل این دو روز بر روزهای دیگر مانند فضل یاقوت و زبرجد است بر جواهرهای دیگر …» در برهان قاطع «خلف تبریزی» نیز دربارهی مهرگان میخوانیم: «نام روز شانزدهم از هرماه و نام ماه هفتم از سال شمسی باشد و آن بودن آفتاب عالم تاب است در برج میزان که ابتدای فصل خزان است و نزد فارسیان بعد از جشن و عید نوروز که روز اول آمدن آفتاب است به برج حمل از این بزرگتر جشنی نمیباشد و همچنان که نوروز را عامه و خاصه میباشد، مهرگان را نیز عامه و خاصه است و تا شش روز تعظیم این جشن کنند. ابتدا از روز شانزدهم و آن را مهرگان عامه خوانند و انتها روز بیست و یکم و آن را مهرگان خاصه (روز جشن مُغان یعنی آتش پرستاران) خوانند و عجمان گویند که خدایتعالی زمین را در این روز گسترانید و اجساد را در این روز محل و مقر ارواح گردانید …»پیدایش مهرگانپیشینهی جشن مهرگان به اندازهی قدمت ایزدش، میترا است و تا آنجا که بن نوشتهای موجود نشان میدهند، این جشن دست کم از دوران فریدون پیشدادی آغاز شده است که شاهنامهی فردوسی به روشنی به پیدایش این جشن در دوران پادشاهی فریدون اشاره کرده است:فریدون چو شد بر جهان کامکار ندانست جز خویشتن شهریاربه رســم کیان تاج و تخت مهی بیاراست با کاخ شاهنشهی به روز خجسته ســر مهر ماه به سر برنهاد آن کیانی کلاهزمانه بی اندوه گشـت از بدی گرفتند هر کــس ره بـخردیدل از داوریهـا بپرداخـتـنـد به آیین یکی جشن نو ساختندنـشـسـتـنـد فرزانگان شادکام گـرفتند هـر یک ز یاقوت جاممی روشن و چهره ی شاه نو جهان نو ز داد از سرِ ماه نوبـفـرمـود تا آتش افـروخـتـنـد همه عنبر و زعفران سوختندپـرسـتـیـدن مهرگان دیـن اوسـت تنآسانی و خوردن آیین اوستکنون یادگارست ازو ماه مهر به کوش و به رنج ایچ منمای چهربه بند کشیدن ضحاک در دماوند به دست فریدونابوریحان بیرونی نیز میآورد: «… در روز مهرگان فرشتگان به یاری کاوهی آهنگر شتافتند و فریدون به تخت شاهی نشست و ضحاک را در کوه دماوند زندانی کرد و مردمان را از گزند او برهانید …»
در این روز موبدموبدان خوانچهای که در آن لیمو، شکر، نیلوفر، سیب، به، انار، و یک خوشه انگور سفید و هفت دانه مورد گذاشته بود، واج گویان نزد شاه میاورد. هفت مورد و هفت چیز دیگر که در خوانچه میگذاشتند، همان هفت چین بود که جز تشریفات جشن نوروز و مهرگان به حساب میآید. ابوریحان بیرونی میگوید: «… گویند مهر، نام خورشید است و در چنین روزی پدیدار گشته، از اینرو، نام مهرگان را به او نسبت دادهاند. پادشاهان در این روز تاجی به شکل خورشید که در آن دایرهای مانند چرخ چسبیده بود بر سر میگذاشتند و میگیند که در این روز فریدون بر بیوراسپ (ضحاک ماردوش) دست یافت. چون در چنین روزی فرشتگان از آسمان به یاری فریدون پایین آمدند، لذا در جشن مهرگان به یاد آن روز، در سرای پادشاهان، مردی دلیر میگماشتند و بامدادان به آواز بلند ندا میداد، ای فرشتگان به سوی دنیا بشتابید و جهان را از گزند اهریمنان برهانید.»
در روز مهر از ماه مهر جلوی در خانهها را آب پاشی و جارو کرده و پس از آن با رفتن به نیایشگاهها و گردهم آمدن با تهیهی خوراکهای سنتی از یکدیگر پذیرایی میکنند و با سخنرانی، سرود و شعر و دکلمه جشن مهرگان را با شادی برپا میکنند. سفرهی مهرگانخوان یا سفره مهرگانی نیز همچون نوروز و دیگر سفرههای جشنهای ایرانی، هفتچینی از میوهها و خوراکیهاست همراه با شاخههایی از درختان «سرو»،«مورد» و «گز» و شربتی از عصارهی «هوم»(هَئومَه) که با شیر رقیق شده و نان مخصوص «لورگ» که روی پارچهای ارغوانی گرد یک آتشدان چیده میشوند. هفت میوه همچون سیب، انار، ترنج، سنجد، بی (به)، انگورسفید، انجیر، کُـنار، زالزالک، ازگیل، خرمالو و … آجیل ویژهای از هفت خشکبار از جمله مغز گردو، پسته، مغز فندق، بادام، تخمه، توت خشک، انجیرخشک، نخودچی و … آش هفت غله از گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن. کاسهای پر از آب و گلاب و سکه و برگ آویشن همراه با گلهای بنفشه و نازبو (ریحان)، آیینه، سرمهدان، شیرینی و بوهای خوش همچون اسفند و عود و کُندر.
/a>
در مقام آقاعلی عباس (ع) وشاهزاده محمد
از ملاحبیب الله کاشانی در مورد این دو امامزاده(آقاعلی عباس وشاهزاده محمد) خبری نقل شده است بدین مضمون.
احمد ابن اسحاق قمی خدمت امام حسن عسکری(ع) مشرف گردید. حضرت مقداری پول وزر به او مرحمت فرمود وگفتند پس از مراجعت به قم به بادافشان(بادرود فعلی) می روی. درقسمت شمال در فلان محل صورت قبری است روی آن بقعه ای بنا کن . از حضرت سئوال می کنند چه کسی درآن محل مدفون است؟ حضرت می فرمایند:دونفر از فرزندان بلافصل موسی ابن جعفر (ع).درآخر الزمان درجوار مدفن این دو بزرگواران بلد باعظمتی بوجود خواهد آمد
اسـامی محله های قدیم بـادرود در گویـش محلی
کوئَه: (کوچه سمیه فعلی) مَنجِلُو: (حمام گلستان تا کوچه حاجآخوند) سَرواز: (حسینیه اعظم تا کوی ایرج) خَیراِوا: (قلعه قدیم تا خیابان ابوالفضل فعلی) مَیدون: (خیابان مدرس فعلی) باغِ شا: (انتهای مسجد آدینه) پاشا: (کوچه دی و امت فعلی) باغ: (منزل حاج آمو به طرف باغات انار) کِرمَلِک: (خیابانهای نواب و استادیوم فعلی) اَلوائی: (خیابانهای کشاورز و انتهای امت فعلی) اَربابون: (از حمام نوقه تا مسجد آدینه) اُسینیَه: (خیابان امام حسین(ع) فعلی تا ریگ تخت پادشاه) یَخچال: (انتهای بلوار مصطفی خمینی تا شهرک صابریه)
قلعه کریم آباد خالدآباد
/a>>/>>/>>/>
همتی باید تا مردی اینگونه عاشقانه با عشقی به تمام معنی به زادگاهش،به مرمت یکی از آثار تاریخی شهرش بپردازد. به سعی و تلاش مهندس محمدرضا شریفی مزرعه کریم آباد جانی دوباره گرفت .از سال گذشته کار بازسازی قلعه کریم آباد که از آثار ارزشمند دوران قاجاریه است با بهره وری از معماران سنتی کار منطقه وبا هزینه شخصی مهندس دلسوز واندیشمند آقای شریفی آغاز شد .احیاء 4 برج زیبای دیده بانی قلعه با استفاده از مصالح بومی منطقه در بازسازی این بنای ارزشمند کاری بس ستودنی است . تزئینات خشتی برج برجامانده از میراث ماندگار گذشتگان حکایت ازاوج هنردر شهر خالدآباد را داراست. در مزرعه کریم آباد اولین واحد پرورش شتر مرغ قرار دارد ونیز در ابتکار جالب برای اولین بار درایران در تابستان گذشته در این مزرعه طالبی به روش آبیاری قطره ای کشت شد. شهر خالدآباد با دیرینگی درخشان خویش در جوار شهر بادرود قراردارد.
/a>بادرود شهر آخشیجان چهارگانه
/a>
شعری از اندیشمند فرزانه :دکتر محمد رهگشای بادی
هرباصفا که چوآب است صاف وپاک
بی آلایش وفروتن وافتاده همچو خاک
آتش بجان چوعاشق مجنون سینه چاک
یابادی است یا که به بادش شده مغاک
محرابه های مهرپرستان بادرود
برخاوران مهر ومحبت چودرگشود
هر تافته ای که یافت دراین کارگه وجود
یا رنگ آن ز باد بود یا که تار وپود
درگوش غنچه گفت به شادی سفیر باد
در موســم شکفتن گل با نفیر باد
دریا دلی است مسلک اهـــل کویرباد
گل شو برقص وعطرفشان در مسیر باد
آکنده از شمیم باد شدم زنده باد،باد
دیر وکنشت ومسجد ومستی نگو مباد
تایاد باد در سر ومهرش به دل فتاد
عالم فسانه ای شدووصفش حدیث باد
من سیر انفس وعالــم نموده ام
گوی بلاغت از همه عالم ربوده ام
بایاد باد هرشب وهرجا غنوده ام
ای باد غیر یاد تو از دل زدوده ام
این شعر جاودانه که دارد صفای باد
پوشیده از درون دل رهگشای باد
هرکو ورا شناخت شده آشنای باد
جاوید باد،باد به حق خدای بــاد
|
/a>>/>
عکسی از تظاهرات جوانان بادرودی دربهمن ماه 1357 باتشکر از عکاس محترم آقای علی خسروی(جیران)