برداشت اول:(بادرود رسانه)
محمد فیروزی نماینده مردم نطنز و بادرود
و قمصر در خصوص شایعات دفن جاسوس یهودی آمریکایی الاصل به نام ریچارد
نلسون فرای در اصفهان و اعتراضات مردم ولایتمدار این شهر گفت ، با توجه به سابقه
جاسوسی و خیانت ریچارد فرای به ملت ایران در گذشته ، عملا دفن ایشان
حرکتی غیرقابل قبول و ناشایست خواهد بود؛ زیرا فرای با عملکرد سابق اش
،به استقلال ثبات کشور جمهوری اسلامی ایران خیانت کرده است .
نائب رئیس مجمع نمایندگان استان اصفهان تجمع اعتراض آمیز
مردم شهید پرور اصفهان طی چند روز گذشته را در راستای خیانت وی
به کشور دانست و گفت در حال حاضر میان مسوولان استان و کشور و
نمایندگان مردم استان در خصوص دفن فرای اختلاف نظر وجود دارد.
برداشت دوم(پاشانیوز)گروه سیاسی:
ماجرا این است: ریچارد نلسون فرای،
ایرانشناس و شرقشناس آمریکایی ۷ فروردین سال جاری در ۹۴ سالگی در شهر
بوستون درگذشت. او بنیانگذار کرسی مطالعات ایرانی در دانشگاههای کلمبیا و
هاروارد بود. فرای بیش از ۷۰ سال از زندگیاش را صرف مطالعه و پژوهش
درباره تاریخ و فرهنگ فلات ایران کرد و یکی از آخرین بازماندگان نسل
ایرانشناسان و شرقشناسانی چون آرتور کریستینسن و آرتور پوپ، رومن
گیرشمن و پروفسور آلبرت امستد بود که شرقشناسی را در دانشگاههای جهان
بنیان گذاشتند و تألیفات بسیاری درباره فرهنگ و هنر و تاریخ ایران داشتند.
مورخ
آمریکایی از حدود 70 سال قبل به دلیل علاقهای که به سرزمین پهناور و
عزیزمان ایران، پیدا کرد و دههها، مطالعات تاریخنگاریاش را به «ایران»
اختصاص داده بود و آنقدر به این مرز و بوم شیفته شده بود که در
وصیتنامهاش نوشت: میخواهم در کنار زایندهرود اصفهان ایران دفنام کنند.
نکته
اول؛ «ریچاردفرای» ظاهرا از بدشانسی در دوران ریاستجمهوری آقای روحانی
دستش از دنیا کوتاه شد! ما در عرصه تاریخنگاری 2 «ریچارد فرای» نداشتیم!
او یکی بود؛ اما با 2 برداشت از سوی مدعیان و سیاستورزان وطنی!
یکی
«ریچارد فرای» که در دوره ریاستجمهوری آقای احمدینژاد در قید حیات بود!
او به ایران آمد. مورد تفقد و حتی پذیرایی و استقبال رسمی آقای رئیسجمهور
(احمدینژاد) قرار گرفت و رئیسجمهور سابق به احترام ایشان یک خانه
اختصاصی در کنار زایندهرود برایشان تدارک دید. (اقدامی که از هر منظر و
نگاهی هم صورت گرفته باشد، برای ایران و ایرانی مفید و مثبت بود).
از
قضا در آن دوره صدا و سیمای ملی با او مصاحبه اختصاصی ترتیب داد و از
شخصیت والا و ارزشمند او گزارش ویژه تهیه کرد، خبرگزاریهای رسمی و
رسانههای متعلق به برادران اصولگرا به «بهبه» و «چهچه» پرداختند و در
مخیله هیچ بنیبشری در این خاک و بوم 80-70 میلیون نفری نمیگنجید که
بخواهد از این «ایراندوست آمریکایی» که رئیسجمهوری اسلامی ایران از او
استقبال میکند و حتی خانهای را در اصفهان به نامش مینهد، یک عنصر
نامطلوب و حتی جاسوس ساخته شود!
نکته
دوم؛ 9 ماه از دوران دولتهای محبوب آقایان گذشت و همزمان، میشت الهی، دست
«ریچارد فرای» را از این دنیا کوتاه کرد. در این 9 ماه یعنی از آن فاصله
دولت کریمه تا این دولت مغضوب آقایان، چه اتفاقی افتاده است؟! چگونه شد که
در این 9 ماه، دوستان و برادرانی که رئیسجمهور محبوبشان از ریچارد فرای
در 91 سالگی آنگونه تمجید و تقدیر کرد یکباره به این نکته بسیار ظریفی،
قضایی و بسیار مهم رسیدند و کشف کردند که او «ریچارد فرای» در 94 سالگی آن
هم حالا و از 10 روز پیش تاکنون که دستش از دنیا کوتاه مانده، «جاسوس» شده
است! استنادش هم سفر او در دوران دفاع مقدس به ایران بود که ظاهرا
میخواسته علیه منافع ملی ما به دشمنان کمک کند و به امر مهم «جاسوسی» همت
گمارد!
آری؛ سیاست و سیاستورزی در ایران معاصر
همین است! «ریچارد فرای» که به زعم برادران و دوستان ارزشی! جاسوس
آمریکاست، همان «ایران دوست» دوران آقای احمدینژاد است که با دبدبه و
کبکبه به ایران دعوتش میکنند، آقای رییسجمهور در مراسمی رسمی از او
استقبال، تکریم و تقدیر مینماید و ... اما در دولت روحانی پاک میشود یک
جاسوس مهدورالدم! دولت روحانی هم باید حواسش جمعجمع باشد که دست از پا
خطا نکند والا کل مجلس، کل مطبوعات، تریبونهای رسمی و غیررسمی و ...حضرات
سوژهاش را تبدیل میکنند بزرگترین معضل ایران امروز! خصوصا در این
ماههای بی سوژهگی که حتی سلام و علیک یک وزیر با یک رییسجمهور 8 ساله
مملکت میشود یک بحران و بحث روز نمایندگان خیلی پایدار!!
قول
دفن پیکر را، تکریم و تمجید و اهدای لوح تقدیر را آقای احمدینژاد و
دولتمردانش به آن مرحوم داده و برای کشور تعهد ایجاد نمودند، حالا روحانی
و وزیرانش به مجلس فراخوانده خواهند شد و ناسزا و بد و بیراه از گروه های
همیشه در صحنه «فشار» خواهند شنید! و حتی احتمالا در دین و اعتقادات و
وفاداری روحانی و وزرایش به نظام هم تشکیک به عمل خواهد آمد! به هرحال
حکایتی است سیاستورزی «ایران معاصر»!
و احتمالا
هیچکس از خود نمیپرسد که ایهاالناس، با وجدانها، با انصافها، این مرد
همانی است که در دولت محبوب آقایان با عزت و احترام به ایران آمد و مورد
تفقد رئیسجمهور، هم قرار گرفت! باری؛ شانس بد روزگار دامن این مرد
آمریکایی و دولت روحانی را گرفت. «درگذشتش» در دوره جدید سیاستورزی! در
ایران بوده است. در ایران معاصر میتوان به راحتی آب خوردن، یک عنصر
«ایراندوست» سابق و «مورد تفقد قرار گرفته در یک دولت» را در عرض فقط چند
ماهه یک جاسوس نامید! علیه او در روزنامهها سرمقاله نوشت و در حاشیه
زایندهرود 100 نفر را دور هم جمع کرد تا پلاکارد در دست بگیرند و بر دولت
جدید و سیاستورزی جدید فغان برآورند و نهیب بزنند که: «حواستان جمع باشد،
مگر از جسد ما رد شوید تا این جاسوس را در شهر ما دفن کنید!»
چگونه
فرای ظرف فقط ماه از آن میهمان ویژه آقای رییسجمهور به جاسوس تبدیل شد؟!
آن هم جاسوس مربوط به حدود 20 سال پیش؟! (دوران جنگ تحمیلی)؟! چگونه
اسنادش در این 9 ماه به دست شما رسید؟ چگونه در سال 89 و دوره دولت
محبوبتان او را بر سر نهادید و به ایران دعوتش کردید؟! رئیسدولتتان او
را شایسته تمجید و تقدیر و اختصاص خانه ویژه دانست؟! در آن دوره او جاسوس
دوران جنگ با عراق نبود اما در دوره روحانی شد جاسوس؟!
واقعا
چه میتوان گفت؟ چه میتوان نوشت و چگونه میتوان نالید؟ انصافمان کجاست؟
و وجدانهایمان کجا؟! «سیاست» را در هیچ جای دنیا اینگونه به ابتذال
نکشیدهاند که ما در ایران کشیدهایم! و به عنوان یک ایرانی خطاب به
«فرای» و خانوادهاش میگویم: «ما ایرانیان، ما اکثریت ایرانیان، ما این
«سیاست کثیف» و آلوده را برنمیتابیم.
با زبان
رسا و بلند میگوییم: عشق او به ایران را پاس میداریم. میگوییم: «پیکرش
را چه در ایران دفن کنند و چه نکنند قاطبه ملت بزرگوار ایران بیعاطفه و
دمدمی مزاج نیستند، به دوستدارانش احترام میگذارند و علاقهمندیشان را
به این سرزمین کهن، بر دیده منت و احترام دارند.» میماند حکایت
«سیاستورزی» آلوده در ایران معاصر که دل هر انسان منصفی را میآزارد.
احسنت بر پاشانیوز بیان کننده حقایق سیاسی الحق که دست احمدی نژاد و صد نسلش رو رو می کنی