سلام بادرودی های خارج از شهر سلام ای دوستان با وطن قهر
سلام ای بادیای شهر تهرون جنوب و شرق و غرب و ناف شمرون
سلام ای بادیای یزد و کاشون صفاهان و قم و شیراز و کرمون
چطوره حالتون سرحال هستین؟ حالا که اینجایین، خوشحال هستین؟
بهارون خوش گذشت؟ حالش رو بردین؟ حسابی تنتو و آلوچه خوردین؟
تو جاده اومدین از راه کاشون نترسیدین، به جون عمه هاتون؟
جنازه، نعش، تو جاده ندیدین؟ خدا رو شکر اگه سالم رسیدین!
منو بخشش کنین دعوا ندارم! برا نقد و گله پروا ندارم
بذارید من بگم از دردهامون بگم شاید سبکتر شه دلامون
نگین بابا چرا شعرت سیاهه! پر از اندوه و درد و رنج و آهه!
دلم پر درده از نامردمی ها نگین ول کن بذار سرخوش بشیم ما
تموم بچگیتون شد فراموش؟ همه ترک وطن کردین آبم روش؟
نمیگین مال این خاک و زمینیم؟ نگفتیم بچه بادیم، می مونیم؟
زمین اتحادُ یادتون هست؟ سه چینه! کرملک! چی شد کجا رفت؟
چقد لامپای میدونو شکستیم؟ چقد گلپر که دزدیدیم و جستیم!
تموم عشقمون بودش زیارت! سه ترکه با موتور سیر و سیاحت
محرم تیرکمون بازی نبودین؟ پی چسبوندن موتون نبودین؟
تموم خونه هامون کاگلی بود هری پاتر کجا؟ مش مندلی بود!
به زیر کرسی گرم و قدیمی همه شبها بساط شب نشینی
خلاصه روزهای خوشگلی بود کدورت ها نبود و همدلی بود
خبر دارین تو این دوران تیره وضع همشهریامون شیرتوشیره؟
دیگه کمتر کسی با دیگرونه محبت تو کماست، خوبی گرونه!
بیکاری توی شهر بیداد کرده زغصه شهر ما غمباد کرده؟
درسته بی خیال شهر باشیم؟ سر چیزای بیخود قهر باشیم
به قول اونکه اسمش خاطرم نیست چنین بی کس شدن در باورم نیست!!!
نمیخام تلخ باشه آخر شعر نمیخام هی بگین قحطیه شاعر؟
بخندید بادیا خندون دلاتون که دوس داره شماها رو خداتون
بده آستینو بالا، یا علی گوی تو میتونی که این میدون و این گوی!
و اما روی سخن ما به مسوولان شهرستان است که چرا
- کشتارگاه مشترک نطنز و بادرود ناظر دامپزشک در زمان ذبح دام ندارد ؟!
- چرا شبکه بهداشت و درمان شهرستان برای بررسی موضوع بهداشتی مکان مذکور حضور مفید وموثر ندارد ؟!
- چرا تاکنون شهرداری های نطنز و بادرود برای آبرسانی با لوله اقدام عملی انجام نداده اند ؟
- چرا مسوولان و متولیان امور دینی بر ذبح گوسفندان نظارت ندارند ؟ آیا واقعا از سوی قصابان دامی که ذبح می شود موازین شرعی اش رعایت می شود ؟
- چرا محل ذخیره خون های دام ذبح شده هرازگاهی تخلیه نمی شود ؟
- ایا قصابان شهرهای نطنز و بادرود دارای کارت سلامت و بهداشت می باشند؟
- ظاهرا بعد از ذبح دام حوالی ساعت 9 صبح یکیاز کارکنان و یا ماموران دامپزشکی با مراجعه به کشتارگاه اقدام به تایید سالم بودن دام و ممهور کردن لاشه مینماید !!
- و دهها چراهای دیگر ..........
- کلیه موارد مذکور بر اساس اظهارات و گفته های قصابان حاضر در کشتار گاه بیان گردیده است
- گفتنی است در مدت زمان یک ساعتی که بنده و اقای شکاری مسوول انجمن حافظان محیط زیست بادرود برای تهیه گزارش حضور داشتیم . ( ساعت 20/7 صبح روز پنج شنبه لغایت 30/8 ) هیچیک از مسوولان مربوطه اعم از امور دامپزشکی , بهداشت و شهرداری حضور نداشتند و سلاخ ها با فراغ بال اقدام به ذبح دام نمودند.
آبادرود:سال 1378 تحقیقات اولیه ی یک دانشجوی اریسمانی در حوزه جغرافیا منجر به تحول عظیم تاریخی گردید.
تحقیقات اولیه داوود حسنعلیان باعث گردید تا توجه باستانشناسان به مقوله کشف بزرگترین شهر صنعتی تاریخ انجامد به قسمی که نه تنها باستانشناسان ایرانی بلکه آلمانی هم به این سمت گرایش پیدا کنند.
از بخت خوب باستانشناسان اوائل کار دولتی بود که به مقوله تاریخ اهمیت زیادی میداد و بدینسان حضور باستانشانسان خبره آلمانی وایرانی وتحقیقات اولیه در محوطه سیاه بوم اریسمان بادرود منجر به کشف تعداد زیادی کوره ذوب فلز گردید .گرچه تاریخ وقدمت این محوطه به مراتب بیش از تخمین باستانشانسان در ابتدای طرح بود اما ترس از آن سو که مبادا تاریخ این سرزمین قدیمی تراز سیلک کاشان رقم بخورد وبه جهت نبود اداره میراث در شهرستان وتسلط ونظارت اداره میراث فرهنگی کاشان بر ابنیه تاریخی منطقه ما باعث گردید سن این دیار کهنسال را 6500 سال تثبیت کنند.
تحقیقات اولیه ومقدماتی ظرف سالهای 79 تا 83 به طور پراکنده انجام پذیرفت.هر ترانشه ای که بر پیکره این شهر خفته در کوهپایه های کرکس زده می شد دریچه ای از عمق تاریخ بشریت را می گشود.بارقه امید در دل مشاتاقان تاریخ وتمدن ایران زمین درخشید.اشیائ مکشوفه بنا به دلائلی نامعلوم به انبار میراث استان منتقل شدند وبا اتمام کار دوره دوم دولت اصلاحات، به یکباره سیاه بوم در بوم سیاه خود خفت و دیگر از حضور تیم کارشناسان خبری نشد.
در 8 ساله گذشته تنها هنر میراثیان این بود که اینجا را بدون هیچ دلیل منطقی ،منطقه نمونه گردشگری کردند...تفکری که در هزاران نقطه ایران بدون هیچ تحقیقی اتفاق افتادواز ادامه تخصیص اعتبار وادامه کاووش هیچ نشانی یافت نشد.
اینک بر اثر گذشت زمان عامل فرسایش و انسانهای خواب وخیال زده گنج یاب پیکره سیاه بوم را هر از گاهی می درد وبیم آن میرود که تلاش جمعی تیم خبره باستان شناسان در سالهای پیشین به تاریخ بپیوندد.
وجود انبوه سرباره های سیاه وسنگریزه ها باعث گردیده منطقه بنام سیاه بوم مشهور شود
حفاری غیر مجاز در محوطه
استدعا داریم از تیم میراث فرهنگی در دولت جدید نظری از ره لطف به این محوطه باستانی که به شک جزء مهمترین وبزرگترین گنجینه های تاریخی ایران است انداخته و در ادامه راه پیشنیان فصل تازه ای بگشایند
نمونه سرباره های حاصل از ذوب مس
سفالینه های سیاه بوم
3- تسخیر کویر ریق شق توسط تیم 15 نفره حراست وزارت نفت و به همراهی هیات کوهنوردی بادرود در تاریخ 93/1/26
4 - صعود به قله کرکس در تاریخ 93/1/28 توسط سه نفر از اعضای تیم صبا ؛ متشکل از آقایان عبدالعظیم شکاری ، حمیدرضا گـودرزی و حسنعلی ذاکری
اخیرا مسعود کریمپور نطنزی اهتمام ورزیده اند وکتابی را از مجموعه عکسهای مهدی دهقانیان به زیور طبع آراسته اند..جدای از نفس کار که این کتاب هم در معرفی این شهرستان نقش به سزایی دارد، اما بد نیست بدانید که اهتمام ورزیدگان این مجموعه که شامل 350 صفحه عکس از آثار تاریخی وطبیعت شهرستان است گوئی به کرات اصرار دارند که هر کس شک دارد بداند که بادرود، بادرود نطنز است.
در پای نویس تصاویر نام هر منطقه وروستا ذکر شده ولی در جاهایی که نام بادرود هست تاکید نموده اند که بادرود نطنز ،در حالی که این پسوند نطنز در هیچ کدام از روستاهای دیگر شهرستان حتا ابیانه که کاشانیها آنقدر ادعای مالکیتش را دارند ذکر نشده است.
در صفحه 20 کتاب هم بادرود وخالدآباد وطرقرود را جزء روستاهای نطنز برشمرده که گوئی مهتمم گرامی استحضار ندارند این سه مناطق سالهاست مرکز شهر شده اند.
در صفحه 22کتاب هم ضمن چاپ نقشه ای از شهرستان ،تعمدأ بلوار حرم آقاعلی عباس را از مناطقی دیگر به غیر از بادرود، ترسیم نموده اند تا شاید قوت قلبی باشد بر کوشش کنندگان جمع آوری این مجموعه
بادرود خبر
1- -پروِژه باند دوم جاده بادرود –کاشان مدتی است که تعطیل شده واز ادامه ساخت آن خبری نیست.لطفا مسولین محترم پیگیری کنند.
2- - اخذ عوارضی از وسائط نقلیه وزائران ورود به آستان مقدس چندی است متوقف شده است .امیدواریم این کار دائمی باشد .
3- - شورای شهر در یک عمل شتابزده اقدام به حذف نام تاریخی میدان اقبال نموده است.میدان اقبال که برگرفته از مسجد قدیمی اقبال بوده از قدیمی ترین نامهای منطقه بوده است . ضمن ادای احترام به شهدای گرانقدر ارزنده بود شورای شهر بجای نامگذاری یک میدان کوچک بنام میدان شهدا بخشی از میدان بزرگ معلم که به دو بخش تقسیم شده را میدان شهدا نامگذاری میکردند.
4- - در همین راستا شورای شهر اقدام به حذف نام دکتر شریعتی از میدان اقبال تا معلم نموده که این امر هم چندان پسندیده نبوده است .
5- - تلاش برخی از جریانهای سیاسی برای تغییر برخی روسای ادارات منطقه شکل گرفته ودر این راستا با تشکیل جلسات متفاوت در باغات منطقه برخی خواهان معرفی همگروههای خود به عنوان روسای ادارات منطقه هستند.
آفتاب: روزنامه ایران نوشت:
تبدیل
شدن یک جنازه به دستاویزی برای مناقشات سیاسی، چندان مقبول به نظر
نمیرسد. اما این اتفاقی است که برای جسد پروفسور «ریچارد فرای»،
ایرانشناس امریکایی رخ داده است و دو هفته پس از مرگ، برگزاری مراسم
تدفیناش در کشاکش مخالفتها و موافقتها قرار گرفته است. از یک سو عدهای
با زدن انگ جاسوسی به او خواهان جلوگیری از تدفین فرای در کنار زاینده رود
هستند و در دیگر سو چهرههای مختلفی با استدلالهایی همچون اینکه ریچارد
فرای در حوزه ایرانشناسی خدمات زیادی به فرهنگ و هنر ایران عرضه کرده و
همواره از نام «خلیج فارس» در برابر نامهای مجعول دفاع کرده است خواستار
تسریع در انتقال جسد او به ایران و ترتیب دادن مراسم بزرگداشتی برای او
شدهاند. ریچارد فرای وصیت کرده بود که بعد از مرگش جسدش در اصفهان و
درجوار آرامگاه «آرتور پوپ» دیگر مورخ و ایران شناس امریکایی دفن شود.
سوی
دیگر ماجرا هم موضع کاملاً متفاوتی است که چهرههای مخالف تدفین فرای در
ایران در فاصله تغییر دو دولت اتخاذ کردهاند. چنان که حضور فرای در ایران
در سال 89، تقاضای او برای تدفین در اصفهان و اجرای دستور محمود احمدینژاد
رئیسجمهوری وقت برای اهدای یک خانه تاریخی به او در اصفهان با کمترین
مخالفتی از سوی چهرههایی که امروز مخالف تدفین فرای در اصفهان هستند مواجه
نشد. همان طور که رسول زرگرپور، استاندار اصفهان با یادآوری این نکته که
«دستور رئیسجمهوری سابق موجب شد تا در فاصله زمانی 24 ساعت در مراسمی با
حضور استاندار سابق و معاون سیاسی امنیتی وی، یک باب خانه تاریخی به ارزش
دو میلیارد تومان در خیابان ابن سینای اصفهان که مالکیت دولتی داشته به
فرای اهدا شود.» گفته است: «در سال 89 هیچ مسؤل یا شخصی را ندیدم که نسبت
به تصمیم رئیسجمهوری و استاندار وقت در اهدای خانه تاریخی به ریچارد فرای و
اجازه دفن وی در اصفهان کوچکترین اعتراضی کند.»
اما روز گذشته 8
نماینده استان اصفهان در نامهای خطاب به روحانی خواستار صدور دستورات لازم
وی به وزارت خارجه، اطلاعات و سازمان میراث فرهنگی برای جلوگیری از دفن
ایرانشناس امریکایی در اصفهان شدند. احمد سالک، حسینعلی حاجیدلیگانی، حسن
کامران، مجید منصوری، علی ایرانپور، حجتالاسلام موسوی لارگانی، نیره
اخوان و حمیدرضا فولادگر در نامه خود دفن فرای در اصفهان را «ننگ
دیپلماتیک» و «تحمیل زورمدارانه» ارزیابی کرده و با بیان اینکه «اگرچه
ریشههای این تحمیل در دولتهای قبلی ایجاد شده ولی در شرایط فعلی اصلاً
نباید این تحمیل را پذیرفت»، هشدار دادند دفن فرای در اصفهان «با عکسالعمل
شدید کنترل نشده مردمی» مواجه خواهد شد.
هشدارنویسندگان نامه
درباره عکس العمل شدید مردمی گویا با ارجاع به تجمع بدون مجوز جمعی است که
با حضور در مقابل مقبره «آرتور پوپ» (ایرانشناس دفن شده در کنار زاینده
رود) به شعارنویسی و مخالفت با دفن فرای پرداختند. تجمعی که استاندار
اصفهان روز گذشته با اذعان به برگزاری جلسه میان معترضان و یکی از
نمایندگان مجلس، تصریح کرد برخلاف قانون و بدون کسب مجوز انجام شده «اما
استانداری به حرمت افرادی که در این تجمع شرکت کردند و مصلحت اندیشی،
دخالتی در آن نکرده است».
نظر متفاوت دیگر نمایندگان اصفهان
فارغ
از این موضوع که مرجع تصمیمگیری برای دفن فرای در ایران کدام نهاد است،
درخواست نمایندگان اصفهان در مجلس از دولت برای مخالفت با این اتفاق نیز
درخواست یکصدایی نیست. استان اصفهان 20 نماینده در مجلس شورای اسلامی دارد
که از این جمع تنها 8 نفر به صراحت مخالفت خود را اعلام کردهاند. اما
گفتوگوی خبرنگار ایران با برخی دیگر از نمایندگان شهرهای مختلف این استان
در مجلس به طرح نظرات متفاوتی منجر شد.
محسن صرامی فروشان، نماینده
خمینی شهر در مجلس با بیان اینکه به باور او در سازمان تصمیمگیری استانی
مثل اصفهان این مسأله باید در شورای فرهنگی شهرستان که شامل استاندار،
ائمه جمعه و نمایندگان نهادهای نظارتی و امنیتی است، مورد بررسی قرار گیرد،
گفت: «اگر بنا باشد برای هر تصمیمی از این دست موجسازی شود و تصمیمگیری
در پشت تریبونها انجام شود، مشکلساز میشود؛ زیرا هر تصمیمی موافقان و
مخالفانی دارد.» وی با بیان اینکه نمایندگان موظف به نوشتن قانون و نظارت
بر اجرای آن هستند، افزود: این متولیان قانونی امر هستند که باید
تصمیمگیری کنند. بنابراین اگر وزارت اطلاعات بگوید که ایشان جاسوس بوده
است صلاح نیست که این اتفاق بیفتد اما اگر اثبات شود که فرای صرفاً یک محقق
بوده است باید از موجاندازی میان مردم اجتناب شود.
محمد حسین
میرمحمدی، نماینده گلپایگان در مجلس نیز با اعلام اینکه در صورت مغایرت
نداشتن این اتفاق با منافع ملی مخالفتی با دفن فرای در اصفهان ندارد، گفت:
«وزارت خارجه در این باره صاحبنظر کارشناسی است و باید به عنوان تنها نهاد
ذی صلاح در این موضوع و البته با هماهنگی نهادهای دیگر تصمیمگیری کند و
منافع ملی را در این زمینه بررسی کند.»
میرمحمدی درباره چرایی تفاوت
برخورد با فرای در گذشته و حال افزود: «اگر در گذشته اقدامهایی علیه این
موضوع انجام شده است، ربطی به نظر کارشناسی امروز ما ندارد و ما باید با
توجه به شرایط حال حاضر تصمیمگیری کنیم.»
محمد فیروزی، نماینده
نطنز و قمصر در مجلس نیز با اینکه در زمره مخالفان دفن فرای در اصفهان به
شمار میرفت و برای این مخالفت دلایلی همچون دلایل 8 نماینده دیگر مخالف
داشت، اما درباره اینکه چرا در زمان احمدینژاد مخالف این تصمیم نبوده
گفت: «شاید در آن زمان موضوع در جامعه به شکل شفافی مطرح نشده بود. علاوه
بر اینکه شاید آن تصمیمگیریها احساسی بوده است و دلیلی ندارد که بخواهیم
آن تصمیم احساسی را اجرایی کنیم.» فیروزی هم البته مسئولان اجرایی کشور از
جمله وزارت امور خارجه و وزارت اطلاعات را مرجع تصمیمگیری در این مورد
دانست و افزود: «علی القاعده تصمیم این مراجع در این زمینه باید از سوی همه
مورد پذیرش قرار گیرد» وی در ادامه با انتقاد از تبدیل شدن یک موضوع
«حاشیهای» به موضوعی «حساس»، گفت: «شرایط کشور ایجاب میکند که همه ما به
مسائل مهمتری بپردازیم و از درگیر شدن در چنین موضوع حاشیهای اجتناب
کنیم.»
حمید رضا طباطبایی، نماینده نایین در مجلس هم نظری کاملاً
متفاوت داشت. او با بیان اینکه لازم است به تصمیمات مقامات سابق کشورمان
احترام بگذاریم، گفت: «از جهت اینکه رئیسجمهوری سابق کشورمان در
ملاقاتهای خودش قول و تعهدی داده است، لازم است به این تعهد عمل شود.» وی
با اشاره به سابقه دفن «آرتور آپهام پوپ» و همسرش در کنار زاینده رود، گفت:
«این سابقه نشان میدهد که دفن مستشرقین تاکنون هیچ آثار سوء فرهنگی برای
استان یا کشور نداشته است. بنابراین دفن فرای در اصفهان نیز اثر مخربی
ندارد.» وی حساسیتهای ایجاد شده را مرتبط با موضوع ویزای نماینده پیشنهادی
ایران در سازمان ملل دانست و افزود: «وزارت امور خارجه باید آثار
دیپلماتیک موضوع و جوانب امر را به لحاظ منافع ملی بررسی کند و تصمیمگیری
نماید.»
به این ترتیب به نظر میرسد اغلب نمایندگان استان اصفهان در
مجلس ضمن ممتنع بودن نسبت به ماجرای دفن فرای تصمیمگیری درباره آن را از
حوزه اختیارات مجلس نمیدانند.
استاندار اصفهان نیز دیروز در سخنان خود
تصریح کرد که معتقد است تصمیم درخصوص دفن فرای باید در تهران گرفته شود و
مربوط به استان نیست. هر چند به گفته وی «جمعبندیهایی برای دفن «فرای» در
اصفهان با نظر امام جمعه در حال انجام است.»