کشف جسد چهارمین کوهنورد

ساعت 6 بعدازظهر با ماشین هلال احمر به رانندگی آقای محمد سراجی جهت کمک به انتقال جسد کشف شده کوهنورد کاشانی به روستای اوره رسیدیم .امامزاده گور آباد را پشت سر گذاشته واز جاده خاکی سنگلاخی حدود 2 کیلومتر پیش رفتیم . طعم واقعی انسانیت ونوعدوسی در این بیابان به وضوح چشیده می شود.تعداد زیادی اکیپ کوهنورد وهلال احمر در سرمای شدید هوا ودرحالی که بارش برف دارد آغاز می شود در حال تکاپو وبرنامه ریزی هستند . اندکی آن سو تر اقوام دو تن از مفقودین نگران واندوهگین به این سو وآن سو می روند.به ما خبر دادند حدود 2 ساعت پیش چهارمین جسد کوهنورد کشف شده وبرای انتقال آن نیاز به کمک وهمراهی دارند. اکیپ ما که شامل چهارنفر آقایان عباس صولتیان –داوود آقابابائی وفخرالله سپهری واینجانب(ذبیح اله صولتیان) می باشیم بطور برق آسا مجهز به تجهیزات کوهنوردی می شویم وبا چراغ وکاور هلال احمر راه کوهستان را در پیش میگیرند. من بنا به اصرار گروه در کمپ می مانم .حدود نیم ساعت از زمان ماجرا میگذرد. بارش برف کم می شود . پس از مدتی دو تن از کوهنوردن از فریدن از بالای کوه به سمت کمپ می آیند.افراد بوی‍ژه خانواده قربانیان به استقبالشان می روند .یکی از آنها دوربینش را باز کرده وضمن نشان دادن عکس به سرپرست گروه نجات هلال احمر مستقر در کمپ یادآور می شود که حدود 2 متر برف برروی او قرار داشت وبا کمک یکی از شهروندان فریدنی اتفاقی مسیری را شناسائی کرده وبه پیکر کوهنورد دست یافتیم .به ناگاه یکی از افراد حاضر فریاد برادر سر می دهد ومعلوم میگردد این پیکر مرحوم تمنائی رئیس کوهنوردی کاشان است.دوست فریدنی از نحوه شناسائی وسختی کار می گوید . دلم هوای رفتن برای کمک به بچه ها میکند. به ناگاه آقای نصراله شهنازی می رسد با همراه وپیشنهاد من، با وی راه کوه را درپیش میگیریم. هوا به شدت سرد وتاریکی مطلق فضا را فرا گرفته به سختی حدود 1 ساعت تا نزدیکیهای آبشار می رویم از بالای کوه سوسوی چراغ کوهنوردن پیداست که همدیگر را دعوت به احتیاط میکنند . به گروه ملحق میشویم وجود برف ویخ بندان وشیب تند دره کار انتقال جسد را با سختی همراه می سازد . درهرصورت ما هم به کمک کوهنوردان واعضای هلال احمر شتافته وحدود ساعت 8 ونیم در میان حزن واندوه همکاران کوهنورد وخانواده مرحوم تمنائی به کمپ می رسیم .

آنچه در این میان بسیار قابل توصیف است جسارت ،همدلی واحساس نوعدوستی هموطنان عزیز گروههای کوهنورد وهلال احمر از شهرستانهای گلپایگان-داران- فریدونشهر-شاهین شهر-کاشان –آران وبیدگل وبادرود ونطنز است که هرکس با پذیرفتن خطر احتمال ریزش بهمنی دیگر در تاریکی شب به یاری عزیز از دست رفته میرود.درودتان باد که همتتان را باهیچ قلمی وبر هیچ لوحی نمی توان نگاشت

مرحوم حسین تمنایی(رئیس هیات کوهنوردی کاشان) 

  

  مرحوم مهدی احمدیان:  

  

مرحوم ابراهیم علیجانزاده:  

 

مرحوم مهدی صباغی: 

اصطلاحات ساختمان درگویش بادرودی

ویر واشتُو...«فراموش شدگان»

اصطلاحات ساختمانی به گویش بادرودی

ری یُوت : اتاق 

پَن دِری : اتاق پذیرائی 

پَکو: سقف ضربی روی بام 

رُوجینَه: طاقچه کوچک 

پیش باخاری: طاقچه بزرگ 

رَپَ: طاقچه زیر سقف 

تاروُمی: ستون ایوان 

شیوَه: زیر زمینی کوچک 

سَرداو: زیرزمینی بزرگ 

وَر اَیووُن: تراس 

دُولوَئه: پستوی انبار غذا دربدنه دیوار اتاق 

پَی: دیوار 

چینَه: دیوار گلی،خشتی 

کُلِندُون: قفل بیرونی منزل 

رَوِندَه: قفل داخل دربهای چوبی 

چِفت ریزه: قلاب پشت دربهای چوبی 

بَرگا: سر در منازل

کرکس قربانگاه 5کوهنورد کاشانی

مهر بادرود:: به گفته عبدالله شکاری رئیس هیئت کوهنوردی بادرود سرانجام با تلاش بی وقفه گروههای امدادی شهرهای کاشان  وشاهین شهر و نطنز و بادرود و آران وبیدگل پیکر دو تن از کوهنوردان فوت شده به نام های مهدی صباغی و ابراهیم علیجان‌زاده از میان برف و یخ بیرون آورده شده و به پزشکی قانونی انتقال داده شدند .  

عباس صولتیان سرپرست گروه اعزامی بادرود در تشریح این حادثه گفت:روز شنبه 22بهمن یک گروه5 نفره کوهنوردی از کاشان از مسیر روستای طامه ویک گروه 5 نفره دیگر از مسیر روستای اوره به قله صعود کرده که گروه 5 نفره  مسیر روستای اوره را به قصد فتح قله داشتند وهر کدام از یک یال در حال کوهنوردی می باشند که به ناگاه با ریزش بهمن بزرگی گروه 5 نفره به سرپرستی مرحوم تمنائی درگیر بهمن شده وبه عمق  دره سقوط میکنند. 

غلافگر رئیس کوهنوردی استان ضمن ابراز تسلیت در مکان حادثه بطور شبانه روز مستقر گردیده است وکار جستجو برای یافتن سه جسد دیگر با کمک هلیکوپتر بی نتیجه ماند وهنوز از 3 کوهنورد دیگر اخبار ونشانی به دست نیامده است.

خاطرنشان می شود در ادامه تلاش ها برای جستجوی کوهنوردان حادثه کرکس ؛ آقایان ابراهیم رحمانی ؛ احمد مزره ای و روح اله سبزبخت به همراه عبدالله شکاری ( رئیس هئیت کوهنوردی بادرود ) عباس صولتیان ( سرپرست گروه ) علی رفیعیان ؛ احمد زمانی و رحمت الله فردوسی همگی از گروه کوهنوردی بادرود از ساعات اولیه حادثه و همچنین انتقال اجساد حادثه دیدگان ضمن حضور در محل واقعه زحمات فراوانی کشیدند  

اسامی قربانیان کرکس بدین شرح است 

مهدی احمدیان، ابراهیم علیجانی،مهدی صباغی، حسین تمنایی، علی بهادری 

   

  

  

اجماع

 

کاری از محمدعلی رجبی بادی

کرکس 5 کوهنورد را مفقود کرد

به گفته رئیس گروه کوهنوردی بادرود، ۱۰ کوهنورد اهل کاشان  روز گذشته( شنبه )از طریق روستای کشه به قله کرکس  صعود نموده که ۵ نفر از این افراد  کوهنورد  در بالای قله   گرفتار بهمن  شده و از دیروز تا کنون مفقود گردیده اند . هم اکنون برای نجات این کوهنوردان گروه ۴۰ نفری از   امداد و نجات جمعیت هلال احمر شهرستانهای شاهین شهر ِ کاشان و آران وبیدگل و نطنز  وبادرود برای یافتن این افراد  مشغول جستجو هستند . ظاهرأ تا لحظه مخابره خبر جستجوگران یک کوله پشتی را از میان برف سنگین کرکس پیدا نموده اند. 

عباس صولتیان با اعلام این خبر گفت وجود برف سنگین در بالای قله باعث دو دسته شدن گروه کوهنوردی گردیده که گروه اول پس از ناامیدی از مفقود شدن گروه 5 نفره دوم به پائین قله می آیند.

تاراج فرهنگ بادرود؟؟؟

آرامگه شاعران وفرهیختگان بادرودی را دریابید

معمولأ هر شهری با نام ویاد شاعر وفرهیخته ودانشمند زادگاهش می درخشد . در این بین بادرود ما با تأسف بنا به سلائق شخصی تمام اسامی ویادمانهای تاریخی وفرهنگی دیارمان بعضأ توسط برخی مسئولین بی احساس از بین می روند . در این راستا تغییر نام کوچه ومساجد ومیادین قلعه،انار،تخت پادشاه،یخچال و... که در چند ساله اخیر شاهد آن بوده ایم بخشی ازمصادیق تخریب مراکز فرهنگی شهرمان تلقی گردیده اند.یادمانهای تاریخی نظیر قلعه بزرگ گبری- آب انبار قلعه وممه وحاج اسدالله وحاج ممدا،تخریب دهها خانه تاریخی – یخچال- گرمابه های کهنه ومحقق الدوله- مساجد زیبای گلستان وقلعه و... از 4 دهه پیش تابحال وعمومأ بدستور کسانی که ادعای فرهنگی بودنشان گوش افلاکیان را کر کرده بدست تخریب عمدی ویا جهلی این افراد به بوته فراموشی سپرده شده اند .

اما در این بین بد نیست نگاهی به سنگ مقابر برخی از شاعران شهر مان بیاندازیم . شاعرانی چون معزی بادی- ملا مخلص – ملامحد یزدی – افصح الشعرا – میرزا رضا فاطمی –شیرعلی دهقانزاده و... که با تأسف سنگ قبر مقابر برخی از آنان از کسانی که در این شهر ازکمترین تمکن مالی برخوردارند، کوتاهتر وشکسته تر است .

ای کاش در وهله اول بستگان درجه یک شعرا برای نکوداشت اجدادشان به پا خیزند ودر وهله بعد اداره میراث با همکاری مردم جهت ساخت بناهائی در خور این شاعران گام بردارند. 

 

آرامگاه ملا مخلص بادی 

 

آرامگاه معزی بادی 

 

آرامگاه ملا محمد یزدی  

 

آرامگاه شیرعلی دهقانزاده 

 

آرامگاه میرزا عباس افصح الشعرا

هفتاد پشتو بادرود کجاست؟؟

  

هفتا پشتو

در دل کویر وپهن دشت پاک وزلال رملهای شن،برآمدگی نا منظم خاک رس در شنهای صاف نمادی دیگر از تاریخ کهن این سرزمین را فریاد برمی آورد. در فاصله 5 کیلومتری شهر بادرودودر امتداد روستای عباس آباد منطقه ای قدیمی بنام هفتا پشتو(70 پشتو) وجود دارد. وجود پشته های خاک رس به ارتفاع 5 تا 15 متر که شمارش تعداد دقیق آنها به علت پراکندگی غیر ممکن است اما تخمین زده می شود نزدیک به 130 پشته خاک وجود داشته باشند حکایتی دیگر از تاریخ این سرزمین است .

تا پیش از این زمین شناسان وتاریخنگاران را گمان برآن بود که در زمان ایلخانیان وسلجوقیان این منطقه بعنوان قطب کشاورزی منطقه بادرود شناخته می شده واز آنجا که زمین منطقه هموار ودر یک سطح وجود داشته ،کشاورزان مجبور بودند خاکهای زمین کشاورزی را برروی هم انباشته کنند تا زمین کشاورزی گود شود وآب بر آن بنشیند .وجود رشته قنات در نزدیکی هفتاد پشتو بر این مطلب صحه میگذاشت. اما در چند ماه اخیر با حفاری غیر مجاز توسط سارقین میراث این سرزمین ، این فرضیه مردود شمرده شد. با حفاری غیرمجاز برروی یکی از بزرگترین تپه های هفتادپشتو و پیدایش خشتهای خام دوران ساسانی حکایت دیگری از تاریخ هفتاپشتو به روی زمینیان گشوده شد. وجود خشتها نشان ازآن دارد که برخی از پشته ها نه تنها خاک خالی کشاورزی نیستند بلکه بعنوان برجهای دیده بانی ویا مسکونی در 1700 سال پیش تلقی میگردیده اند . بر اثر این حفاری بخشی از یکی از صدها برج این دیوارها ومناطق مسکونی بادرود قدیم هویدا گردیده است.

 

 

 

 

  

 

نوشته وعکس:ذبیح الله صولتیان بادرودی 

منبع: وبلاگ عکسهای زیبای بادرود

پدر ومادربزرگی که 6کیلومترپیاده روی میکنند

پدر ومادر بزرگ بادرودی روزی 6 کیلومتر پیاده روی میکنند  

مهربادرود:یک زوج کهنسال بادرودی نزدیک به 70 سال است که مسیر رفت وبرگشت 6 کیلومتری خانه تا مزرعه خویش را با پای پیاده طی میکنند.

حاج رضا حقانی فر که متولد 1309 خورشیدی است همراه با خانمش ربابه طالبی 75 ساله هرروزبعد از نمازصبح  برای کاردر مزرعه خویش که در 3 کیلومتری شهر قرار دارد با پای پیاده مسیر خانه تا مزرعه را طی کرده وعصر به خانه خویش برمی گردند.حاج رضای 81 ساله دارای 7 فرزند است که 4 نفر از آنان پسر و3 نفر از آنان دخترند.وی می گوید در طول عمرش که بیاد دارد اصلأ به پزشک مراجعه نکرده وتا می توانسته از لبنیات ومحصولات زراعی وگوشت تولیدی مزرعه خود استفاده میکرده است .این دو زوج که تمام بچه هایشان ازدواج کرده اند درون خانه کاهگلی قدیمی خویش زندگی میکنند  

استخرشنا وکمدهای رنگ ورو رفته

استخر شنای بادرود سال گذشته پس از سالها انتظار به بهره برداری رسید .جدای از مشکلاتی از قبیل عدم تفکیک دوشهای استخر، نبود اعتبار اندک برای راه اندازی جکوزی،وجود سانسهای اختصاصی به افراد وجلوگیری از حضور افراد متفرقه در سانسهای اختصاصی و... که از ابتداء تابحال گریبان گیر این مجموعه ورزشی بوده است اما خودتان قضاوت کنید: آیا وجود کمدهای لباس با این وضعیت شایسته مردم نجیب بادرود هست؟؟؟  آیا کمد لباس زندانها وپادگانها وگرمابه های قدیمی این شکلی هستند؟؟ 

مگر چقدر اعتبار برای تعویض این کمدها مورد نیاز است که مسئولین اداره کار بی تفاوت از کنار این مشکل میگذرند؟؟ 

 

  

بهمن 57 در بادرود

عکس از تظاهرات مردم بادرود در بهمن ماه 1357 با تشکر از حاج محمدرضاخسروی (علی جیران) .عکاس این عکس زیبا وماندگار