محمدرضا محققی رئیس دانشگاه ازاد واحد بادرود از تصویب وموافقت رشته کارشناسی ناپیوسته مهندسی کامپیوتر توسط شورای گسترش وزارت علوم خبر داد .
وی گفت از بهمن ماه سال جاری دانشگاه آزاد واحد بادرود اقدام به پذیرش دانشجوی پسر ودختر در رشته جدید مهندسی کامپیوتر خواهد نمود .
محققی افزود رشته کارشناسی مهندسی کامپیوتر پنجمین رشته کارشناسی و هفدهمین رشته موجود در دانشگاه ازاد واحد بادرود می باشد و هم اکنون حدود 700 دانشجو در 17 رشته کارشناسی( 5 رشته ) و کاردانی ( 12 رشته ) مشغول به تحصیل هستند
با سپاس از دور اندیشی عکاس فرهیخته، حاج علی جیران
روج تیغ (روز عاشورا) 1357
نخل گردانی در روج تیغ 1360
مدرسه پاین(حسینیه مرکز)-روج تیغ- 1360
خیابان اصلی شهر -روج تیغ- 1360
سه مراه مرکز شهر -روج تاسوعا 1357
نخل وشده درروز تیغ.1348
روبروی مدرسه پاین(ورودی حسینیه مرکزشهر). یادش بخیر مغازه های تولیدات صنایع دستی جنب حسینیه
چشم انتظاری مردم در پاسگاه قدیم(آوودون قلعه)-روج تیغ 1357
محرم در بادرود قدیم ازنوادر شیوه های عزاداری بی ریای واحساسی کشور شمرده می شد.دسته های عزاداران «برنی»و«حسینی »با شور تمام وخالصانه در اول محرم عزاداری را شروع می کردند .تمام عزاداری بادرود خلاصه می شد در این دو دسته در مدرسه بالا«حسینیه اعظم»ومدرسه پائین«حسینیه مرکزشهر».برنی ها سنگ شیر می زدند .سنگ شیر دو قطعه کوچک چوبی زیبائی بود که با نوحه های 8 و16 ترکی بصورت سه ضرب وبسیار منظم به هم می زدند وبدور مشغل«مشعله»که آتش دان بزرگی بود می چرخیدندو«حسین حسین» می گفتند.حسینی ها هم به سینه زنی بی ریا وبدون تشریفات دهل وصوت وشیپورهای امروزی می پرداختند . اوج احساسات زمانی بود که این دو دسته به هم می رسیدند واز نای جان فریاد« حسین حسین»آنها به عرش می رسید.این مراسم از شب 7 محرم تا روز عاشورا به اوج خود می رسید .صبح عاشورا در میدان مرکزی بادرود تعزیه امام حسین برپا می شد .حسین خان رحیمی ،مرحوم حاج رضایت،مرحوم امیدی،سید جلال طباطبائی،شاه حسین قصابی،مرحوم نائینی،مرحوم دهقانزاده و....از تعزیه خوانان آن دوره بودند . پس از اجرای تعزیه نخل بزرگ را که در پیشاپیشش «شده» علم وکتل بزرگ بود حرکت می کرد ودر عقب نخل تمثیل امام شهید برروی تخته چوبی درحرکت بود وسپس تمثیل ذوالجناح «اسب امام »هم در حرکت بود .نحوه چینش این نمایش بقدری زیبا وتکان دهنده بود که آه از دل هر بیننده ای را بدر می آورد.نخل بزرگ ودسته های عزادار به آرامگاه درگذشتگان می رفتند وپس از طلب مغفرت برای اهل قبور به صرف ناهار ظهر عاشورا در تکایای یاد شده مراسم عاشورا خاتمه می یافت
امروزه مراسم عزاداری محرم در بادرود بدین گونه است:از اول محرم هیئتها که شامل 12 هیئت عزاداری رسمی هستند مراسم را در قالب زنجیر زنی در مساجد وتکایای خویش آغاز میکنند.شب 7 محرم هیئت ها بصورت منظم وبازهم در قالب زنجیر زنی به عزاداری در مسیر خیابانها از محل تکیه خود تا حسینیه اعظم ،مرکز شهر وپای نخل می روند .شب عاشورا نخل کوچک حسینیه مرکز شهر ،اعظم وخرم از حسینیه خارج می شوند ودر عصر تاسوعا مراسم خاصی در حسینیه ابوالفضل همراه با نخل گردانی آغاز می شود.در این روز توزیع نان مخصوص محلی این منطقه بنام«کوکله زردو»توزیع میگردد .تاسوعار ا دربادرود «روج عباسعلی»می گویند.در این روز برخی از هیئت ها به آستان مقدس آقاعلی عباس می روند.در صبح عاشورا نخل بزرگ پیشاپیش همه هیئات از حسینیه پای نخل به حرکت در می آید درحالیکه دو نخل کوچک در عقب آن وتمثیل ذوالجناح آن را مشایعت می کند.سه دور به دور میدان امام حسین می چرخد وسپس راهی گلزار شهدای شهر شده وپس از طلب مغفرت اهل قبور به به میدان معلم حرکت ودر آنجا نماز ظهر عاشورا را قرأت وبرای تناول ناهار عاشورا هرکس راهی هیئت محل خویش می شود.
از اول محرم تا عاشورا در حسینیه ابوالفضل تعزیه خوانی برپاست .در مراسم شام غریبا ن سوگنامه حضرت رقیه توسط هیئت آقاعلی عباس مسجد امام صادق در حسنیه مرکز اجراء می شود ونیز حرکت نمادین کاروان اسیران از حسینیه ابوالفضل تا پای نخل واعظم به حرکت در می آید .
آنچه قابل تأمل است حضور تمام بادرودیهای سراسر کشور در مراسم روز عاشورا در بادرود می باشد که جای سپاس از وجود حس وطن دوستی اهالی را داراست.
ذبیح اله صولتیان
چندی پیش کتاب رمان «نوری که بر زندگی ام تابید» از آثار گر انسنگ و وزین سرکار خانم فاطمه صابری کرمانی را به حسب اتفاق مطالعه میکردم برایم جالب بود در حالی که غرق در همسفری شخصبتهای داستان شده بودم در یکی از دیالوگهای داستان فروغ از شخصیت دیگر داستان در صفحه ۱۷۸ می پرسد اهل کجا هستید؟ وآن دخترک میگوید بادرودی، از اینکه نویسنده این داستان به گونه ای تخیلی از نام بادرود در داستانش اسم برده واقعاً باعث غرور وافتخار است ، برای علت نام بردن از این شهر در این داستان زییا تلاش نمودیم تا با نویسنده ارتباط برقرار وعلت را جوبا شویم که تاکنون موفق نشده ایم ، در هر صورت از حسن سلیقه ی این نویسنده توانای کشورمان سپاسگذاریم.
مهدی کرمانی نژاد فرزند محمد دارای شغل آزاد ویک مغازه کسب وکار در خیابان امام بود وهمگان اورا می شناختند.
ضمن تعزیت به بازماندگان این عزیز سفر کرده اشاره به دو نکته بسیار قابل اهمیت است. نخست اینکه ساخت وسازهای بیمارستان که توسط خیرین ارجمند انجام گرفته اما از پزشکان اولیه هم محروم است تا کی وکجا باید ادامه یابد وگرچه مرگ وزندگی بدست ایزد تواناست اما آیا وجود چند متخصص برای تشخیص بیماریهای این گونه ای نمی تواند از مرگ بسیاری از افرادی که چنین مظلومانه به علت نبود امکانات پزشکی جان به جانان تسلیم میکنند جلوگیری کند؟؟
دوم اینکه بروز سکته قلبی در بین جوانان عامل مهمی است که به هر طریق ممکن بایستی فرهنگ ورزش همگانی وآموزش تغذیه در دستور کار مسئولین وانجمن های فعال ورزشی واجتماعی شهر قرار گیرد وبی شک این زنگ خطری است برای جامعه جوان بادرود