بادرود-پایتخت تاریخی فلات مرکزی

بادرود- چهارمین مهد گردشگری مذهبی ایران

بادرود-پایتخت تاریخی فلات مرکزی

بادرود- چهارمین مهد گردشگری مذهبی ایران

ایزد مقدس « بـاد » در تاریخ ایران باستان

دانش شهری گری را از کهن    ما برای دیگران بگذاشتیم

مآخذ: آثار الباقیه- هزاره های گمشده - برهان قاطع- نزهه القلوب دست نوشته های ذبیح الله صولتیان

یکی از ایزدان ایزدکده ایران باستان ایزدباد،همکار امشاسپند خرداداست.واژه باد در اوستا به صورت «واته«و در پهلوی «وات» ودر گویش بادرودی «واد»آمده است.

در اوستای متأخر باد با صفت پیروز آمده است. باد هیجدهمین آفرینش هرمزد است . بُُند هش برداشت ایرانیان از باد را گزارش کرده است : باد مرد روشن 15 ساله ای است که از زمین فراز آفریده شده و جامه سبز بر تن و موزه چوبین بر پا دارد وسخت دلپذیر و به آیین است و برای مردمان چون جان در بدن می ماند. باد زهری را که اهریمن با زمین و گیاه آمیخته بود ،با آب بِرفُُت و با این آب دریاها را فراهم آورد. پس دیوان برآشفتند و باد را آلودند وسست  تکه تکه کردند. هر چیزی را نظم زمانه از باد است . از باد است که آب در هوا معلق نمی ماند و فرو می بارد. آب را باد به دریا غلتانده است.

دیوان از این همه توانایی باد در خشم می شوند و او را می فریبند،تا به این اندیشه بیفتد که کسی از او نیرومندتر نیست . آنگاه باد چنان می وزد که همه دار و درخت سرراهش را به هوا بلند می کند و تاریکی همه جا را فرا می گیرد. سرانجام گرشاسب بر او چیره می شود و او را ناگزیر می کند که پیمان بندد تا به زیرزمین برود و نگهداری زمین و آسمان را که هرمزد به او سپرده است بر عهده گیرد.

دیگر نقش حیات بخشی ایزد باد این که هرمزد به روز رستاخیز برای زنده نگه داشتن دیگر باره مردگان،استخوان را از زمین ،خون را از آب ،موی را از گیاه و جان را از باد می خواهد.

ایزد وایو(هوا)مانندهایی با ایزدباد دارد و به گمان این دو ایزد در اصل یکی بوده اند. همچنان که وایو، هم ایزد نگهبان هوای پاک است و هم دیو مظهر ناپاکی و زیان،از باد نیز به صورت دیو یاد شده است :

زمانی که زاده شدن زرتشت فرا می رسد،اهریمن دیو تب ،دیو درد و دیو باد ،هر یک را با 150 دیو،برای کشتن زرتشت می فرستد و مادر از تب و درد و باد (نفخ) به رنج می افتد. به عبارت دیگر این دو ایزد مظهر زندگی و مرگ اند،هم مهربان اند هم زیانبار .

اصطلاح های «غمباد«،«باد مفاصل»،«باد نقرص»و «باد سرخ»که در حقیقت هیچ ارتباطی با باد ندارند،می توانند ناشی از باور به زیانکاری دیو باد باشند.

در گاه شماری ایران باستان که هر روز ماه برای خود نامی دارد،روز بیست و دوم هر ماه «بادروز»نامیده می شود و نگهبانی از این روز با ایزدباد است. این روز را جشنی است به همین نام که از چگونگی آن اطلاع در دست نیست،الا گزارش بیرونی که می نویسد،در این بخش در قم و پیرامون آن لهو و لعب می کنند و آیین این جشن مانند آیین های دیگر عیدها است،همچنان که در اصفهان به هنگام نوروز بازار بر پا می کنند و آن را کژین می خوانند. فرق کژین و جشن بادروز در این است که کژین هفت روز است و این یکی یک روز. در برهان ایزد باد فرشته ای است موکل بر ترویج و نکاح. همچنانکه هر ایزد را گل و گیاهی ویژه است. با تحقیق وتفحص در برگه های تاریخ باستان باد به همراه آب ، خاک ، آتش یکی از آخشیجان چهارگانه را تشکیل می دهد . این عنصر مقدس مورد تقدس ایرانیان پیش از اسلام بوده است با نگاه به گاهشمار ایرانی که روز 22 هرماه شمسی «بادروز» نامیده ودر ازمنه قدیم گاهأ حرف «د»را«ذ» تلفظ می کردند وحتی در کتب نزهه القلوب از «باد»به نام«باذ»یاد شده است پس یکی دیگراز دلایل محکم ومستند تاریخی که «بادروز»همان «بادرود »فعلی باشد ویکی از شهرهای کهن ومتمدن ایران باستان را با استناد به تاریخ به ثبت رسانیده است گرچه عده ای به غلط نام قدیم بادرود را «بام»«بهدین»«بادافشان»ویا «باد ناشی از وزش طوفان» نامیده اند. با تحقیق به عمل آمده در محوطه سیاه بوم اریسمان که شهر 7000 ساله صنعتی را به تاریخ پیوند زده یادآور این شعر زیبا می شویم که:

دانش شهری گری را از کهن      ما برای دیگران بگذاشتیم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد