بادرود-پایتخت تاریخی فلات مرکزی

بادرود- چهارمین مهد گردشگری مذهبی ایران

بادرود-پایتخت تاریخی فلات مرکزی

بادرود- چهارمین مهد گردشگری مذهبی ایران

بی برقی ومشکلات کشاورزان بادرودی

خاموشی برق ومشکلات کشاورزان بادرودی

قطع مکرر برق کلیه ی محاسبات آب چاههای کشاورزی منطقه بادرود را مختل نموده است.  

خاموشیهای مداوم که گاهأ به روزی 6 ساعت می رسد باعث گردیده که چاههای عمیق 

 کشاورزی منطقه خاموش ودرنتیجه نوبت آب گرفتن کشاورزان از تعادلات نا متناسبی 

 برخورداروبی نظمی عجیبی برای این قشر زحمتکش بوجود آید. از آنجا که برای آبیاری کشت 

 پائیزه برنامه ریزی خاصی از زمان قدیم تابحال وجودداشته است ولی روند خاموشیهای  

مکرر برق در 6 ماهه اول سال باعث گردیده این تعادلات بهم ریخته وکشاورزان 

 ساعتها در مزارع خود منتظر روشن شدن موتورهای آب خویش بمانند .یادآوری  

می گردد بادرود دارای 230 حلقه چاه کشاورزی عمیق است که همگی بوسیله مولد 

 برق کار می کنند .امیداست مسئولان برق استان برای عدم خاموشی این چاهها تدبیری  

اندیشند تا این قشر مظلوم جامعه کمتر در مضیقه بمانند.

سید محمد خاتمی دربادرود جریمه شد

سید محمد خاتمی رئیس جمهور پیشین دربادرود جریمه شد.   

محمد خاتمی که با پژو پارس وتنها وبعنوان راننده از مسیر

 اتوبان کاشان به بادرود به سمت یزد در حال تردد بود به

علت سرعت بالای خودرو جریمه گردید .

 خاتمی که قصد سفر به یزد وشرکت در مراسم ختم مرحومه

 خانم صدوقی راداشت با سرعت 125 کیلومتر در محوطه ترگل

بادرود(تقاطع ورودی بادرود به اتوبان) توسط پلیس راه متوقف و

جریمه گردید .پلیس راه پس از متوجه شدن از حضور خاتمی

 قصد بخشش جریمه راداشت که بااصرار خاتمی مبنی براینکه

چون تخلف کرده ام باید جریمه شوم توسط پلیس جریمه گردید.

مرگ کهنسال ترین مادربزرگ بادرودی

پیرترین مادربزرگ بادرود دنیا راوداع کرد 

مرحومه ربابه شریفی بادی با 114 سال سن جهان فانی راواع نمود . بانو شریفی دارای 584 فرزند،نوه ،نتیجه وندیده است . بزرگترین فرزنداین مادربزرگ کهنسال که دختراست 78 سال سن دارد اولین نوه این مادربزرگ فاطمه اکبری 64 ساله وکوچکترین نتیجه ی وی 11 ماه سن دارد است  همسر این بانو ی کهنسال درسال 1362 فوت نموده بود.

 برای روح بلند این بانو علو درجات راخواستاریم

دست نوشته های آقای امیر قدیمی در وبلاگ ایرانیان

بنام خدای ایران زمین دوست و هم خاک عزیزم جناب مهر بادرود سلام ممنون که در مورد نوشته ام در باب مخالفت با این دعواهای حیدری و نعمتی بین مردم نطنز و بادرود و حمایت از انتخاب فرماندار از همین خطه ( یعنی نطنزی یا بادرودی ) نظرت را گفتی و اما پاسخ بنده : گفتید سرپرست جدید فرمانداری نطنز و بادرود جناب آقای مصطفی صفاری یک ناسیونالیست است . باید بگویم ناسیونالیستی در مفهوم واقعیش چیز بدی نیست و اتفاقا بسیار نیز توسط بزرگان دین و دنیای ما توصیه و تکریم هم شده است . به خصوص اگر همراه با تدین و دینداری باشد که الحمدالله جنابعالی هم در مورد تدین و دینداری و درستکاری سرپرست جدید فرمانداری شکی ندارید . ضمنا خود جنابعالی هم ناسیونالیست هستید . باور نمیکنید به وبلاگتون به خصوص آن قسمتی که مخالفت با آقای صفاری داشتین سری بزنید . !!!! به نظرم فقط هنگامی این دیدگاه ناسیونالیستی بد است که باعث شود انصاف و عدالت نادیده گرفته شود . حال هنوز که آقای صفاری تازه اقدام به کار کرده اند . شما چطور دار ید از دیکته نوشته نشده ایشان غلط املائی میگیرید ؟؟؟ !!!! ضمنا اگر صلاح این ملک فراموش شده مان به مسئولان غریب است ( یعنی همان حس غریب پرستی معروف ). پس حتما از طرح هایی نظیر انتخاب نماینده غیر نطنزی و حتی انتخاب همه مشاغل از نانوا و بقال و ... غیر بومی هم حمایت می کنید . !!! و سه مطلب دیگر : ۱- خداوکیلی اگر یک بادرودی هم سرپرست فرمانداری میشد هم اعتراض میکردید ؟ حاضرم به وحدانیت حق سوگند بخورم که نه !!!! ۲- آیا آن چند دوره ای هم که جناب باغبانی از خطه بادرود نماینده این دو شهر بودند هم تمایل با مقامات غیر بومی داشتید ؟ یا ..... ۳ - آیا تشکیک در تعداد امضاهای آن طوماری که کمتر کسی آنرا دیده !!! واقعیت دارد ؟ در پایان ممنون میشوم که به این گفتار دوستانه و یا مناظره وبلاگی همچنان ادامه دهیم تا حقایق روشنتر شود . پس با اجازتون بنده این سلسله گفتگوها را در وبلاگم ثبت میکنم و منتظر ثبت آن نیز در وبلاگتون میمانم . حق نگهدارتون امیر قدیمی نوشته شده توسط امیر قدیمی | موضوع: گفتمان | لینک ثابت | نظر بدهید

شهردار بادرود استعفا داد

شهردار بادرود رفتنی شد

استعفای مجید صفاری شهردار بادرود مورد تصویب شورای اسلامی شهر بادرود قرار گرفت .مهندس صفاری که منتخب شورای دوره دوم وسوم بود علت استعفایش را مشکلات خانوادگی اعلام کرد . در پی موافقت قرار گرفتن استعفای شهردار توسط شورای شهر آقای علی مددی بعنوان سرپرست شهرداری بادرود منصوب گردید .

یکی از اعضای شورای اسلامی شهر اظهارداشت احتمالأ یک غیر بومی بعنوان شهردار انتخاب خواهد شد

اولین های بادرود در یکصد سال اخیر

اولین های بادرود در سده اخیر

اولین کاروانسرادار: مرحوم علی ملا قاسم اکبری

اولین عکاس: عباس جهانپور

اولین آسیابان: علی ملا قاسم اکبری

اولین قصاب: مرحوم عربعلی علافیان

اولین خادم آقا علی عباس(ع): مرحوم رضاقلی کرمانی نژاد

اولین دانش آموز : آقا محمود مصداقی

اولین خبردهنده برای تشیع جنازه : مرحوم غلامحسین عابدیان

اولین ساز زن در مراسم ها: مرحوم عباس (شاه عباس) چوپانی( موحدی)

اولین مقنی(چاه کن): مرحوم سید مصطفی طباطبائی

اولین کفاش: مرحوم استاد علی کفاشی

اولین کارمند شهرداری: استاد نعمت معماری

اولین کارمند راه آهن: مرحوم نورعلی حیدری

اولین موتورچی: مرحوم حسین فتحی مقدم (حاج میرزا)

اولین خیاط: حسین خان رحیمی

اولین موذن: مرحوم روشنی

اولین امام جماعت: حاج آخوند موثقی

اولین رادیو ساز: آقاجلال طباطبائی

اولین معلم : قوام الدین حائری

اولین بنا: استاد علی معماری

اولین دوچرخه ساز : مرحوم واحدی

اولین گلیم باف : استاد رمضان رجبی

اولین دارنده تلویزیون: میرزا علی آقا افصحی

اولین گرمابه دان: مرحوم احمد علافیان

اولین کارمند پست : آقا محسن مدنی

اولین تزریقاتی: آقای صدوقی

اولین آرایشگر: استاد محمد سلمانیان(شال باف)

اولین دندانپزشک:علی آقا سلمانی

اولین حکیم باشی(پزشک): حسین حاج عباس (اریسمانی)

اولین بقالی: استاد مصطفی زواره ای

اولین آهنگر: مرحوم استاد محمود حدادی

اولین نجار: مرحوم استادمحمد دانشخواه

اولین ساربان: مرحوم محمد حسین ساربان

اولین شهردار : آقای رضوی

اولین راننده: مرحوم محمد درفشی(محمد جانی)

اولین ماشین دار: مرحوم سید عیسی مدنی(کدخدا)

اولین ساعت ساز : مرحوم اکبر صنوبری

اولین کوره پز: مرحوم حسن شریفی                          

اولین لحاف دوز: مرحوم عباسیان             

اولین فیلم: روستای بابا گندم

اولین نامه رسان: مرحوم طیلابی

اولین قهو ه خانه: آقای مرحوم خانی

اولین کدخدا: مرحوم عیسی مدنی

اولین رنگرز: مرحوم ابوالقاسم ولایتی

اولین نمایندگی موتور سیکلت: آقای حسین کیانوش

اولین گیوه دوز: مرحوم غلامی

اولین دشتبان: مرحوم حسین گندمی- مرحوم حسن نطنزی

اولین حکیم باشی زن: فاطمه ستاره (فاطمه صاحب)

اولین گرمابه عمومی: گرمابه کهنه             

اولین مسجد: مسجد آدینه

اولین کلید ساز: مرحوم محمد نظریان        اولین شاعر: مرحوم ملا مخلص

اولین مدرس اکابر: حاج حسین پرهیزکار  

اولین سفالگر: مرحوم اسماعیل فخاری

اولین مسگر: مرحوم حیدر صفاری (محمد حیدر)       

اولین چاه  عمیق: قلعه سفید مرحوم حسین خان محققی

اولین چاه نیمه عمیق: چاه محقق الدوله (خیرآباد)     

اولین دفتر مسافربری: مرحوم حاج سلمان آقا اکبری                 

اولین عاقد: مرحوم قوام الدین حائری- مرحوم شیخ  تقی یاسری

اولین مدرسه: سعدی

این مردم نـان خوب می خواهند

سخنی با بخشدار بی تفاوت بادرود

از 26 نانوائی فعال در شهر بادرود دو باب از آنها به علت تخلفات عدیده لغو پروانه گردیده اند واکنون 7 نانوائی خشک پزی ودو نانوائی بربری ویک واحد سنگکی و 14 واحد نرم پزی در این شهر فعالیت دارند اما مشکل نان و عدم کیفیت پخت آن در سطح نانوائیهای منطقه متأسفانه یکی از مهمترین مشکلاتی است که تقریبأ تمامی اهالی شهر کم و بیش از آن اطلاع داشته و از نزدیک نظاره گر وضعیت آن بوده اند . متأسفانه مشکل نان و پخت نامطلوب آن در سطح منطقه، امروزه یکی از دغدغه های خانوارهای بادرودی ومسافرانی است که از این شهر نان تهیه می نمایند نان برکتی از سوی خداست و هدر دادن آن کفران نعمتهای خداوندی است .در سطح شهر ،اگر به هر نانوایی مراجعه کنید و دقیقأ به نانها بنگرید،متوجه عدم کیفیت و طعم و ماندگاری آن خواهید شد  بخش اعظمی از نان تولیدی در بادرود خمیر ، سوخته ویا نپخته است . این کار علاوه بر این در طولانی مدت عوارض بهداشتی خطرناکی در پی دارد،موجب می شود تا نانوایی ها سریعتر نان را به مردم تحویل داده و ساعت پخت خود را زودتر به پایان برسانند که این کار برای نانوایان صرفه اقتصادی دارد ولی از لحاظ قانونی خلاف است. برخی ازنانوایان معتقدند که آرد ارسالی برای آنان فاقد کیفیت مطلوب و استاندارد است. ولی آنچه نمایان و روشن است این است که نان با طعم و کیفیت و ماندگاری مطلوب در اختیار مردم قرار نمی گیرد و تقریبأ کمتر کسی وجود دارد که از وضعیت نان در شهر راضی باشد. برخی ازنانوایان  براین عقیده اند که چون حقوق ماهانه آنان کمتر از حق واقعی شان است ،دیگر حوصله و دقت لازم را به خرج نمی دهند تا نان خوبی به دست مشتری دهند. مردم نیز معتقدند که نانوایان به علت درآمد کم و اندک نانوایی حوصله پختن نان مطلوب و کاملأ مورد رضایت مشتری را نداشته و فقط با پختن نان به ظاهر مطلوب مشتری را راضی کرده و او را بی نان نمی گذارند .عده ای هم برای تأمین حقوق کارگران خود اقدام به فروش آرد به افراد غیر بصورت غیرقانونی می پردازند. ما نیز امیدواریم که این مشکلات روزی حل شود  که این مهم علاوه برهمکاری مردم در وهله اول ونیز اعمال مدیریتی جدی وکارآمد که بدون در نظر گرفتن رابطه ها بتواند این معضل بزرگ منطقه را مرتفع سازدرا طالب است .آنچه که دیدگاه عمومی مردم را تحت الشعاع قرار داده آنست که با تأسف از یک دهه قبل تابحال آنطور که شایسته است با متخلفین برخورد نگردیده وسیاستهای غلط مسئولین محلی در گسترش نانوائیها بر کیفیت پخت وعدم نظارت آن افزوده که انتظار بحق مردم است که این مشکل به صورت عملی نه شعاری حل گرددو شاهد پخت به موقع نان در سطح شهر با کیفیت مطلوب و رضایت مشتریان باشیم تا همگی از این نعمت خدادادی بهره کافی را ببریم.

تاریخچه انتخابات نطنز،قمصر وبادرود

(مطالب ذیل برگرفته از شماره 20 ماهنامه بادافشان بادرود است)

سال 1345 در دوره بیست ودوم مجلس ملی ایران دکتر حسنعلی محققی بادرودی با کسب بیشترین آراء وارد مجلس شد،فعالیت در خشان این پزشک جوان بادرودی درآن سال  باعث گردید که در 4 سال بعد یعنی درسال 1349 مجددأ نامبرده با باالاترین آراء کرسی نمایندگی حوزه نطنز ،قمصر وبادرود را از آن خود سازد ،ودر دوره بیست وچهارم مجلس ملی ایران بازهم کسی بجزء دکتر محققی نتوانست کرسی مجلس را به دست آورد . همزمان با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران در سال 1358 و با برگزاری اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در رقابتی سخت بین احمد کاشانی (کاندیدای منتخب بادرودیها) ومشکینی ،این سید احمد کاشانی بود که حائز اکثریت آراء گردیدواین نگرش خدمتگذاری باعث شد تا فرزند برومند آیه الله کاشانی دردوره دوم مجلس شورای اسلامی نیز به عنوان نماینده برگزیده گردد . که پس از دو سال از آغاز بکار مجلس دوم بنا به عللی احمد کاشانی از مجلس بیرون آمد . در دوره سوم مجلس شورای اسلامی حضور عبدالصمد موثقی باعث گردید تا در سال 1367 سایه اتحاد ویکدلی بر بادرودیها حکمفرما گردد ووی گرچه آراء لازمه برای ورود به مجلس را کسب ننمود ولی جرقه ایجاد اتحاد بین مردم بادرود وجسارت حضور توانمند بادرودیها را به منصه ظهور رسانیدوبدین سان رقابت در مرحله دوم بین علی عبدالکریمی نطنزی ومحسن موسوی فرد برزکی برگزار که در نهایت علی عبدالکریمی بعنوان نماینده ی دوره سوم مجلس شورای اسلامی از حوزه نطنز ،قمصر،نیاسر وبادرود راهی مجلس شد. در سال 1371 آغازانتخابات دوره چهارم مجلس شورای اسلامی بود . دراین سال رقابت،بین سید محمد علیزاده طباطبائی واصغر گرانمایه پور بود که در نهایت علیزاده طباطبائی با اختلاف بالائی،پیروز میدان گردید ولی توسط شورای نگهبان صحت انتخابات این حوزه ابطال گردید وانتخابات در میان دوره ای بین علیرضا صفائیان بادرودی ومسعود کریم پور نطنزی به پیروزی کریمپور انجامید واو نزدیک به دو سال کرسی مجلس نطنز وقمصر وبادرود ونیاسر را از آن خود نمود . انتخابات دوره پنجم مجلس شورای اسلامی درحالی برگزار گردید که اهالی بادرود با انسجام بوجود آمده می توانستند یک کاندید محلی را وارد عرصه سازند وبدین گونه با حضور محمد رضا جوانی  بادرودی ومسعود کریم پورنطنزی در رقابتی فشرده در نهایت جوانی صاحب کرسی نمایندگی دوره پنجم مجلس شد گرچه مجددأ انتخابات نطنز ابطال گردیدوبه مدت دوسال حوزه انتخابیه بدون نماینده ماند . در میان دوره ای انتخابات پنجم مردم بادرود وزنه ای را بالاتر از دکتر علی باغبانیان نیافتند وبزرگان شهر با دعوت رسمی از وی واعلام حمایت یکپارچه خواهان حضورش در عرصه رقابت مجلس شدند وبدین گونه رقابت بین کریم پورنطنزی ودکتر باغبانیان بادرودی برغم وجود یک کاندید محلی دیگر ازبادرود به دوره دوم کشیده شد ودر نهایت انسجام یکپارچه مردم در دوم خرداد 1376 نقطه عطفی در تاریخ انتخابات این خطه گردید وحضور دکتر باغبانیان نوید سازندگی وآبادانی حوزه انتخابیه را به واقعیتی باور نکردنی مبدل ساخت .طعم اتحاد که بر دل مردم این خطه نشسته بود همراهی وهمیاری اهالی بخش قمصررا نیز به یارا طلبید ودر سال 1379 در انتخابات دوره ششم مجلس شورای اسلامی بازهم دکتر باغبانیان بود که باآراء بالای خوداز رقیب همیشگی«کریم پور» پیشی جست و صاحب کرسی مجلس گردید .در سال 1383 در انتخابات دوره هفتم مجلس گرچه دو رقیب محلی نیز در این حوزه فعالیت گسترده ای  نمودند ولی در رقابت بین مسعود کریم پور ودکتر باغبانیان بازهم دکتر علی باغبانیان حائز اکثریت آراء گردید وبرای سومین بار پیاپی راهی مجلس گردید.ور بیست وچهارم اسفند 1386 در حالیکه مبارزه انتخاباتی در بین دو کاندید محلی در بادرود به اوج خود رسیده بود ومسعود کریمپور تشخیص را برآن دید تا کاندیدای حوزه تهران شود محمد ضابطی طرقی تنها با اختلاف 213 رأی توانست کرسی مجلس هشتم در حوزه انتخابیه نطنز وقمصر وبادرود را از دست بادرودیها گرفته وبه عنوان نماینده این حوزه انتخاب گردد .  

ایزد مقدس « بـاد » در تاریخ ایران باستان

دانش شهری گری را از کهن    ما برای دیگران بگذاشتیم

مآخذ: آثار الباقیه- هزاره های گمشده - برهان قاطع- نزهه القلوب دست نوشته های ذبیح الله صولتیان

یکی از ایزدان ایزدکده ایران باستان ایزدباد،همکار امشاسپند خرداداست.واژه باد در اوستا به صورت «واته«و در پهلوی «وات» ودر گویش بادرودی «واد»آمده است.

در اوستای متأخر باد با صفت پیروز آمده است. باد هیجدهمین آفرینش هرمزد است . بُُند هش برداشت ایرانیان از باد را گزارش کرده است : باد مرد روشن 15 ساله ای است که از زمین فراز آفریده شده و جامه سبز بر تن و موزه چوبین بر پا دارد وسخت دلپذیر و به آیین است و برای مردمان چون جان در بدن می ماند. باد زهری را که اهریمن با زمین و گیاه آمیخته بود ،با آب بِرفُُت و با این آب دریاها را فراهم آورد. پس دیوان برآشفتند و باد را آلودند وسست  تکه تکه کردند. هر چیزی را نظم زمانه از باد است . از باد است که آب در هوا معلق نمی ماند و فرو می بارد. آب را باد به دریا غلتانده است.

دیوان از این همه توانایی باد در خشم می شوند و او را می فریبند،تا به این اندیشه بیفتد که کسی از او نیرومندتر نیست . آنگاه باد چنان می وزد که همه دار و درخت سرراهش را به هوا بلند می کند و تاریکی همه جا را فرا می گیرد. سرانجام گرشاسب بر او چیره می شود و او را ناگزیر می کند که پیمان بندد تا به زیرزمین برود و نگهداری زمین و آسمان را که هرمزد به او سپرده است بر عهده گیرد.

دیگر نقش حیات بخشی ایزد باد این که هرمزد به روز رستاخیز برای زنده نگه داشتن دیگر باره مردگان،استخوان را از زمین ،خون را از آب ،موی را از گیاه و جان را از باد می خواهد.

ایزد وایو(هوا)مانندهایی با ایزدباد دارد و به گمان این دو ایزد در اصل یکی بوده اند. همچنان که وایو، هم ایزد نگهبان هوای پاک است و هم دیو مظهر ناپاکی و زیان،از باد نیز به صورت دیو یاد شده است :

زمانی که زاده شدن زرتشت فرا می رسد،اهریمن دیو تب ،دیو درد و دیو باد ،هر یک را با 150 دیو،برای کشتن زرتشت می فرستد و مادر از تب و درد و باد (نفخ) به رنج می افتد. به عبارت دیگر این دو ایزد مظهر زندگی و مرگ اند،هم مهربان اند هم زیانبار .

اصطلاح های «غمباد«،«باد مفاصل»،«باد نقرص»و «باد سرخ»که در حقیقت هیچ ارتباطی با باد ندارند،می توانند ناشی از باور به زیانکاری دیو باد باشند.

در گاه شماری ایران باستان که هر روز ماه برای خود نامی دارد،روز بیست و دوم هر ماه «بادروز»نامیده می شود و نگهبانی از این روز با ایزدباد است. این روز را جشنی است به همین نام که از چگونگی آن اطلاع در دست نیست،الا گزارش بیرونی که می نویسد،در این بخش در قم و پیرامون آن لهو و لعب می کنند و آیین این جشن مانند آیین های دیگر عیدها است،همچنان که در اصفهان به هنگام نوروز بازار بر پا می کنند و آن را کژین می خوانند. فرق کژین و جشن بادروز در این است که کژین هفت روز است و این یکی یک روز. در برهان ایزد باد فرشته ای است موکل بر ترویج و نکاح. همچنانکه هر ایزد را گل و گیاهی ویژه است. با تحقیق وتفحص در برگه های تاریخ باستان باد به همراه آب ، خاک ، آتش یکی از آخشیجان چهارگانه را تشکیل می دهد . این عنصر مقدس مورد تقدس ایرانیان پیش از اسلام بوده است با نگاه به گاهشمار ایرانی که روز 22 هرماه شمسی «بادروز» نامیده ودر ازمنه قدیم گاهأ حرف «د»را«ذ» تلفظ می کردند وحتی در کتب نزهه القلوب از «باد»به نام«باذ»یاد شده است پس یکی دیگراز دلایل محکم ومستند تاریخی که «بادروز»همان «بادرود »فعلی باشد ویکی از شهرهای کهن ومتمدن ایران باستان را با استناد به تاریخ به ثبت رسانیده است گرچه عده ای به غلط نام قدیم بادرود را «بام»«بهدین»«بادافشان»ویا «باد ناشی از وزش طوفان» نامیده اند. با تحقیق به عمل آمده در محوطه سیاه بوم اریسمان که شهر 7000 ساله صنعتی را به تاریخ پیوند زده یادآور این شعر زیبا می شویم که:

دانش شهری گری را از کهن      ما برای دیگران بگذاشتیم